نگار جوننگار جون، تا این لحظه: 20 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

Negarin

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

1394/10/5 14:06
نویسنده : Negar Mousavi
267 بازدید
اشتراک گذاری


                                     معما های جالب از جالبستان!

حل این معماها کار ساده ای نیست.مهم ترین عامل موفقیت در حل این معماهای وحشتناک...خوب خوندن متن معماست.اصلا نترسید!جون سالم به در می برید!

منتظر پاسخ هاتون هستم.پاسخ ها رو با نظر دادن واسم بفرستین.

اکثر معماها و تست هوش ها نکته انحرافی دارن.

پس منحرف نشین...           قابل توجه بعضیا(کپی برداری ممنوع)

1)

روزی دو نفر به خواستگاری دختر پادشاه می روند.
پادشاه به هر  کدام از آنها  یک اسب می دهد به یکی اسب سفید به یکی اسب سیاه  و می گوید هر کدام که دیرتر به خط پایان برسد دخترم را به او می دهم.

بعد از چند ساعت بی حرکت ماندن هر دو خواستگار به سرعت سوار اسب ها شده و به طرف خط پایان می تازند.
چرا و با چه نقشه ای؟

.

.

2)


پاسبانی از کنار خانه ای می گذشت. صدای جیغ و داد و فریادی را شنید. بی اختیار بسوی آن خانه رفت و در را گشود. درهمین حال شنید که یکی فریاد می کِشَد: علی مرا مکش. پاسبان سراسیمه وارد خانه شدو یکراست به سوی اتاقی که از آن سروصدا شنیده می شد رفت. دید جسد خون الودی روی زمین افتاده و پنج نفر دور آن جمع شده اند.(زن/مرد)

با اینکه آلت قتاله ای در دست هیچیک از آنان نبود و نام آنان نیز روی لباسشان نوشته نشده بود وپاسبان هم هیچیک از آن پنج نفر را نمی شناخت، معذلک از میان آنان، قاتل را بزودی شناخت او را دستگیر کرده با خود به کلانتری برد.

پاسخ دهید پاسبان روی چه قرائنی قاتل را شناخت؟

.

.

3)

روزی در مدرسه کیف معلمی را دزدیدند . براساس شواهد بدست آمده ، پنج نفر به نام های A ، B، C، D، و E متهم می شوند . این پنج نفر چنین می گویند :


A: من کیفی بر نداشتم من هیچ وقت دزدی نکرده ام. کار D بود .


B: من کیفی برنداشتم . پدرم خیلی ثروتمند است و من خودم کیف دارم . E میداند دزد کیست.

 

C : من کیفی برنداشتم من قبل از شروع سال تحصیلی E را نمی شناختم . کار D بود .

 

D : من این کار را نکردم . کار E بود . A دروغ می گوید که من کیف را دزدیده ام .

 

E : من کیفی را برنداشتم . B کیف را برداشت . C حرف من را تایید می کند ، چون سالهاست مرا می شناسد.

 

بعدا اولیای مدرسه با تطمیع توانستند از این پنج نفر اعتراف بگیرند که هر یک از آنها دو جمله راست و یک جمله دروغ گفته است . چه کسی کیف را دزدیده است ؟

.

.

4)مردی در جزیره ای سرگردان میشود که تمام سطح جزیره را جنگل متراکم فرا گرفته است و هیچ حیوانی در آن یافت نمی شود.
طوفانی آغاز شده و باد تندی از شرق به غرب شروع به وزیدن میکند. صاعقهای دورترین درخت شرقی این جزیره  را آتش میزند و این آتش به کمک باد به سمت غرب جزیره حرکت میکند.
اطراف این جزیره صخره های بلندی وجود دارد که این امکان را از مرد میگیرد که بخواهد خود را به دریا بیندازد.
آتش تمام درختان جزیره را میسوزاند اما مرد بدون آنکه بسوزد یا سکته کند یا خودکشی کند ، میمیرد.
این مرد چگونه کشته شد؟

.

.

5)

در طول هفته گذشته چهار پرونده قتل به اداره پلیس شهر رسید. بر اساس تحقیقات انجام شده، اطلاعات زیر درباره مظنون و محل وقوع جرم در این پرونده‌ها به دست آمده است:

- خانم قرمز از چاقو استفاده کرده است، ولی نه در کتابخانه.
- قتل دیگری به کمک طناب و در فرودگاه به وقوع پیوسته که البته توسط آقای آبی انجام نشده است.
- قتلی که در موزه به وقوع پیوسته با اسلحه‌گرم انجام شده و در هنگام وقوع قتل دیگر، آقای ارغوانی در کتابخانه حضور نداشته است.
- آقای آبی هیچ‌گاه در موزه نبوده و خانم بنفش هم از طناب استفاده نکرده است.
- احتمال استفاده از چوب بیس‌بال در آشپزخانه ۵۰ درصد است.

با توجه به اطلاعات بالا آیا می‌توانید تعیین کنید که هر مظنون کجا و با چه وسیله‌ای مرتکب جنایت است؟

چند توضیح:
۱- افراد نام‌برده شده، مظنونین به قتل و مکان‌های مشخص‌شده، محل وقوع قتل هستند.
۲- هر وسیله تنها توسط یک قاتل و هر مکان تنها محل وقوع یک قتل است.
۳- راه‌حل مدنظر، تعیین قاتل، محل و ابزار قتل است (چهار مظنون، چهار مکان، چهار ابزار)

.

.

6)

سعیده و ساناز و گلناز و حمیرا خدمه یک پرواز(خلبان وکمک خلبان و هوانورد ومهندس پرواز) هستند.


با توجه به اطلاعات زیر تشخیص بدید هرکس چه کاره است؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1-خلبان و کمک خلبان دو ستان نزدیک اند.
2- سعیده و حمیرا دوستان نزدیک نیستند.
3- شوهر خانم مهندس پرواز یکی از مسافران است.
4- سعیده و حمیرا عینک نمی زنند.
5-اما درباره ساناز و گلناز مطمئن نیستیم.
6- تنها حمیرا و گلناز ازدواج کرده اند.
7-گلناز ناهار خود را با کمک خلبان خورد.
8-خلبان عینک نمی زند.
9-اما هوانورد میزند.
10- هوانورد با اقای مهمان دار به تازگی نامزد شده اند.
11- اقای مهماندار خوش تیپ است.

.

.

7)سه زوج جوان که با هم غریبند در یک طرف دریاچه ای قرار دارند و می خواهند به آن طرف دریاچه بروند.
آن ها یک قایق در اختیار دارند که ظرفیت حداکثر دو نفر را دارد و می خواهند با آن قایق شروع به حرکت به آن طرف دریاچه کنند.
اما آن ها می خواهند طوری حرکت کنند که هیچ زنی بدون شوهرش در برابر یک مرد غریبه قرار نگیرد.
سوال: آن ها به چه شیوه ای به آن طرف دریاچه بروند؟

.

.

8)

سه مرد، مظنون به ارتکاب یک قتل هستند. می دانیم که یک نفر قطعا راست می گوید و دو نفر دیگر دروغ. ولی نمی دانیم کدامیک!
و نیز می دانیم فقط یک نفر مرتکب این قتل شده است. آیا با جواب های زیر می توان تعیین کرد که قاتل کیست و چه کسانی هم بی گناهند؟
 
A. من این قتل را مرتکب نشده ام.
B. این قتل را C انجام داده است.
C. قتل کار A بوده است.

.

.

9)شخصی توسط یک قبیله ی وحشی دستگیر شد به او اجازه دادند که قبل از مرگش یک جمله بگوید که اگر جمله اش صحت داشته باشد او را با روغن جوشان بسوزانند و اگر حرفش غلط باشد او را با تیر زهر آگین بکشند.
مرد باهوش با یک جمله خود را از مرگ نجات داد آن جمله چی بود؟

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم حسینی
24 بهمن 94 12:49
نگارجون سلام.جواب معمای شماره ی 4...فقط بهم نخند.فکر می کنم جوابم درست باشه.... مرده از گرسنگی میمیره....نخند بای بای
Negar Mousavi
پاسخ
آره درسته... دفعه بعد بیشتر فشار بیار شاید تونستی بقیه رو هم حل کنی راستی بازم برام نظر بده خوشحال میشم عشقم
مریم حسینی
21 اردیبهشت 95 9:26
سلام نفسم... جواب معمای 8: گفته هر نفر یه حرف راست میگه یه دروغ...پس قتل کار A بوده چون بقیه با گفتن اینکه قتل کار دیگری بوده،خودشونو تبرعه می کنن...اما برای A اینطور نیست... حتما جواب بذار عسلی من بای بای..عشقم
Negar Mousavi
پاسخ
سلام خوشگلم...آفرین درست بود کامنت گذاشتی،لایک یادت نره نفس...
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Negarin می باشد